جنبش "لینک من کو؟" - یک داستان تخیلی ولی جدی



یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. یه روز یه سایتی بود که کاربرانش برای اطلاع رسانی در آن لینک های خود را به اشتراک می گذاشتند. گذشت و گذشت و گذشت تا یه روز لینک های مردم یکی یکی گم می شدند. هیچ کس هم پاسخگو نبود. آقا و خانمی که شما باشی، انواع و اقسام توضیحات هم از دور و نزدیک می رسید که "بععععله، الگوریتم و لوگاریتم و سینوس و کسینوس و تانژانت و کتانژانت سایت قاطی کرده و این اصلاً هیچ ارتباطی به آزادی بیان و این شر و ورها هم نداره." خلاصه، یه روز کاربران سایت گفتند: "نه خیر! خیلی هم ربط داره. اگر ربط نداره، پس باید این چیزها بصورت اطلاعیه، مقررات و یا جزو توضیحات سایت در یک قبرستونی بالاخره ثبت بشه که همه کاربران در جریان باشند و بیخودی نروند سر کار." کاربران سایت استدلال می کردند که "امروز، در عصر اطلاعات چنین رویکردی خنده دار است." آنها می گفتند که حق این را دارند که به عنوان کاربران سایت بدانند چه بر سر لینکشان آمده. آیا سانسوری درکار است (که در برخی موارد بوده)؟ آیا بعضی ها از زن بابا هستند؟ و چندین سؤال ریز و درشت دیگر. بالاخره روزی کاربران سایت متحد شدند و به طور ضمنی از لینک های گم شده و صاحبان بخت برگشته شان حمایت کردند و خلاصه آخرش هم معلوم نشد که چرا اینجوری شد یهو. بعله بچه های خوب! قصه ما به سر رسید لینکه به خونش نرسید. حتی همین لینک هم یهو غیب شد